روز اول رفتن به آشیانه
از طرف خاله فاطی: الان مامان الي با خوشحالي داره لباسامو تنم ميكنه دور و برم شلوغه دارند منم گریه البته منو ميبرن خونه خيلي خوشحالم ماماني وخاله هام هم دور برم هستند خونه از همه جا بهتره یک بع بعی هم گرفتند میخان برام قربونی کنن
از طرف مامان الی:
سه روز تو بیمارستان حسابی خسته شده بودیم. وقتی اومدیم خونه حسابی خابیدی.
نهار همه خونه ما بودند و کلی خوشحالی کردند. برای اولین بار شب تا 6صبح خابیدی!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی